تعبیر خواب، یک علم و فن مهم است که جایگاه بزرگی دارد، چرا که از ویژگیهای پیامبران است و هر کسى شایستگى دستیابی به این علم و فن را ندارد، مثلا مرجع تقلیدی که در علوم اسلامى برتر از دیگران شناخته شده، ممکن است در مورد تعبیر خواب هیچگونه اطلاعات فنى نداشته باشد؛ بنابراین اینکه هر کس با دیدن خوابى، نزد ملاى محل یا امام جمعه شهر برود و خواهان تعبیر خواب خود باشد، امری غیر اصولى است.
محمد بن سیرین گوید:
بادنجان خوردن در خواب اگر به وقت بود و اگر بیوقت و اگر پخته بود و اگر خام، دلیل غم و اندوه بود بقدر آن که خورده بود، دلیل تر و خشک آن یکسان بود.
ابراهیم کرمانی گوید:
اگر بیند که بادنجان بسیار داشت، لیکن جمله را ببخشید یا بفروخت یا از منزل خود بیرون انداخت و از آن بخورد، دلیل است که از غم و اندوه رسته شود.
منوچهر مطیعی تهرانی گوید:
نفایس الفنون تصریح دارد که خوردن بادنجان در در فصل خودش رای و اندیشه و تعقل است ولی در خارج از فصل نیکو نیست. ابن سیرین می گوید خوردن بادنجان در خواب اگر به وقت باشد یا بی وقت و اگر پخته باشد یا خام نشان خوردن غم و داشتن غصه و اندوه است ولی همچنان که در مقدمه این کتاب توضیح داده شد ممکن است شما در خواب بادنجان ببینید اما بادنجان محور خواب شما نباشد و تعبیرش تحت شعاع چیز دیگری که اساس رویای شماست قرار بگیرد پس نباید بد به دل آورد و صرفا به دیدن بادنجان تعبیر نادرست داشت. بادنجان نیکو نیست بخصوص اگر پوست سیاه و براق داشته باشد. چنانچه در خواب ببینید که در دست خود بادنجان دارید و آن را به دیگری می دهید از جانب شما نسبت به آن شخص ستمی می شود و رنجی می رسد ولی اگر بادنجان را از دست به زمین بیافکنید یا از خانه بیرون بیاندازید گویای فرج از شدت و نجات از بلاست و راحتی و آسودگی نزدیک را بشارت می دهد. پوست کندن بادنجان نیز پرداختن به کاری است که ناخشنودی همراه می آورد.